می گویم: این چه سر و وضعی است که برای خودت درست کرده ای؟!
می گوید: مگر تو مُفتشی؟!!!
می گویم: عیب است؛ کراهت دارد؛ حیا کن، تبرّج رو رها کن!!!
می گوید: تو سر پیازی یا ته پیاز؟!!!
می گویم: ارشاد نشوی، می گویم گشت ارشاد به سراغت بیاید!!!
می گوید: تهدید می کنی؟!
می گویم: تهدید نیست ... تحدید است ... مرزها را رعایت کن.
می گوید: اگر رعایت نکنم، مثلاً چه می شود؟!
می گویم: لجبازی می کنی؟!
می گوید: لجبازی نیست ... تهدید است ... حدود را رعایت کن!!!
می گویم: مسخره می کنی؟!
- زل زل به چشمان من نگاه می کند و می گوید: بله!!!
می گویم: قبول دارم کمی تند رفتم ... کوتاه بیا و از خر شیطان نزول اجلال کن!
می گوید: از چی کوتاه بیایم؟! ... از حقِ آزادی خودم؟!
می گویم: واقعاً فکر می کنی به این می گویند آزادی؟!!!
می گوید: تمام دنیا می گویند!
می گویم: گور پدر تمام دنیا! ... عقلت چه می گوید؟!
می گوید: عقلم گفت که حق با اکثریت است!
می گویم: "خواهی نشوی رسوا / بِپَر رو موتور وِسپا"!!!
می گوید: مسخره می کنی؟!
- من هم به چشمانش خیره می شوم و می گویم: بله!!!
می گوید: خودت را اَلکی به زحمت نیانداز ... حرف من همان است که گفتم!
می گویم: استدلال کن که چرا مُرغت یک پا دارد؟!
می گوید: این یعنی چه که باید یک گونی[!] بیاندازی روی سَرت؟!!!
می گویم: اولاً گونی نیست و پوشش است ... ثانیاً عمل به این کار برای شما بهتر است.
می گوید: کجایش بهتر است؟! ... اینکه جلوی پیشرفت امثال من را می گیرد، خوب است؟!
می گویم: پیشرفت تو در محجوب بودن توست.
می گوید: من حد واسط را قبول دارم ... نه شور نه بی نمک!
می گویم: حد واسط نداریم ... در دایره لغات اسلامی برای حجاب، حد واسط تعریف نشده.
یا بی حجاب یا محجبه ... بد حجاب نداریم ... یا رومی یا زنگی! ... آلیاژی از این دو در طبیعت یافت نمی شود!
می گوید: اصلاً به من بگو این حجاب به چه دردی می خورد؟!
می گویم: حجاب، مانع آزادی نیست ... خودِ آزادی ست ... حجاب، خودِ پیشرفت است.
بنده خدا این بد است که با حجاب مانع جلب نظر دیگران به خود شوی؟!
می گوید: حالا منظورت را فهمیدم! ... به نظر من مهم این است که دل آدم پاک باشد!
می گویم: مثل اینکه شده ای خاتون ناطق!!! ... حرف های دیگران را بلغور می کنی!
می گوید: تو جواب من را بده! ... به این کارها، کاری نداشته باش!
می گویم: خب ... اصلاً دل شما پاک و ضدعفونی شده!!!
شاید ناظرین به شما ناپاک باشند؟! ... آنوقت تکلیف چیست؟!
می گوید: مگر برای چشم ناپاک؛ محجبه و بی حجاب فرقی می کند؟!
نکند چادر طلسم است که وقتی سَرت می کنی، چشم ناپاک تو را نمی بیند؟!!!(باخنده!)
می گویم: چرا! ... برای محجبه هم چشم ناپاک وجود دارد.
اما فرد با حجاب با پوشش خود و با زبان بی زبانی به چشمان ناپاک یادآوری می کند که؛ به من نگاه نکن ... حد و حدود خود را بشناس.
حجاب مثل سِپَر است ... حجاب تیرهایی که از نگاه های حرام پرتاب می شود را به چشم فرد ناظر، بازپرتاب می کند!
می گوید: یعنی الان کل دنیا که بی حجابند؛ بدبختند؟!
می گویم: بله که بدبختند!
آنها برای تو از ماهواره؛ فقط عیاشی ها و خوشی هایشان را نشان می دهند!
از بدبختی هایشان که چیزی نمی گویند!
از انحرافات و بی بند و باری ها و خودکشی ها و... که حرفی نمی زنند!
تو هم فکر می کنی، آنها چون بی حجابند، پس خوش و خرم و موفق زندگی می کنند؛ درحالیکه اینطور نیست.
ماهواره و اینترنت و... ویترین است که امثال من و تو را جذب کنند ... اگر وارد مغازه شوی از این خبرها نیست!
می گوید: مگر زیبایی بد است؟!
می گویم: زیبایی بد نیست ... بی قیدی بد است ... اینکه تنوع طلب باشی؛ بد است.
اینکه هر روز خودت را جلوی آینه وارسی کنی که چند تا چین و چروک به صورتت اضافه شده؛ بد است.
اینکه ماهانه چند صد هزار تومان را برای خرید لوازم آراستن خود صرف کنی؛ بد است.
به صراحت بگویم؛ حجاب نظم است و بی حجابی لااُبالیگری! ... اسلام و قرآن هم همین را می گوید.
"در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست."
می گوید: اصلاً تو فکر کن من کمونیست هستم!!! ... آنوقت چه می گویی؟!
می گویم: العیاذ بالله!
مگر حجاب فقط مختص اسلام است؟! ... حجاب برای تمام أبنای بشر، راهگشاست ... خواه متدین؛ خواه لامذهب.
کمونیست هم اگر محجبه باشد به خودش کمک کرده ... حجاب محترم است و برای شخص محجوب، احترام می آورد.
انصافاً شما به من بگو که متانت و وقار "زن محجبه ایرانی" بیشتر است یا "لیدی مانکن غربی"؟!!!
می گوید: من یکی تسلیم! ... فقط...!
می گویم: دیگر اما و اگر و فقط در کار نیاور! ...لطفاً ایراد بنی اسرائیلی هم نگیر!
می گوید: فرض کن من هم با تو هم عقیده شدم ... جامعه را چه می کنی؟!
می گویم: "قطره قطره جمع گردد وانگهی سیل به راه اُفتد"!!!
می گوید: مسخره می کنی؟!
می گویم: نه؛ اینبار جدی می گویم...
می گوید: کجاست گوش شنوا؟! ... کسی همراهی نمی کند!
می گویم: شما همین نبودی که تا چند لحظه پیش کمونیست شده بودی؟!!!
می گوید: حالا ما یک چیزی گفتیم!
می گویم: «...إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ...» ... این درست، که راه سختی درپیش است ولی خداوند یاری رسان مبلغان حق است.
وظیفه من و شما ابلاغ حقیقت است ... تصمیم عمل به آن، با خود طرف است ...
«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً».
منبع: ویلاگ طی طریق
برچسبها:
یه بنده خدا | 3:3 صبح - جمعه 90/11/21
کلاس که تموم شد با هم راه افتادیم از دانشکده بریم بیرون. چهار نفر بودیم. دم در ورودی دانشکده علوم پایه که رسیدیم یه دختر چادری محجبه از روبرو داشت می اومد تو. بی اختیار هر 4 نفر وایسادیم. سر هر چهارتامون هم پایین بود. اون خانومه که رد شد ما هم از دانشکده رفتیم بیرون. مطمئن بودم اگه اون دختره پوششش اون طوری نبود اول ما رد میشدیم. هم پسر بودیم هم 4 تا اما تنها چیزی که باعث شده بود بی اختیار بهش احترام بذاریم چادرش و وقار زن بودنش بود...
برچسبها:
یه بنده خدا | 2:47 صبح - جمعه 90/11/21
خبرگزاری فارس: عضو فراکسیون زنان مجلس با بیان اینکه تأسیس دانشگاه و بیمارستان ویژه زنان تسهیلاتی است که باید توسط دولت به این قشر از جامعه ارائه شود، گفت: هم اکنون دانشجویان دچار سوء تفاهم شدهاند؛ هدف اصلی اسلامی شدن دانشگاهها جداسازی دختران و پسران نیست بلکه حاکمیت روح معنوی است.
فاطمه آلیا در گفتوگو با خبرنگار زنان باشگاه خبری فارس «توانا» در خصوص ضرورت تأسیس دانشگاههای ویژه زنان اظهار داشت: برای دستیابی به مزایای تأسیس دانشگاههای ویژه زنان باید به بررسی فعالیتها و سطح رضایتمندی دانشجویانی که هماکنون در دانشگاههای تکجنسیتی مشغول به تحصیل هستند، بپردازیم.
وی افزود: هماکنون دانشگاه الزهرا (س) و چند دانشگاه غیرانتفاعی مخصوص زنان وجود دارد که در آنها به دلیل وجود امکانات آموزشی و آزمایشگاهی و تعداد کافی اساتید، سطح رضایتمندی دانشجویان بالاست.
این نماینده مجلس با بیان اینکه توسعه و افزایش تعداد دانشگاههای ویژه زنان درخواست تعداد زیادی از دانشجویان دختر است، گفت: هماکنون جامعه نیازمند تأسیس دانشگاههای ویژه زنان در رشتههای تخصصی است.
وی ادامه داد: هدف از ایجاد دانشگاههای تکجنسیتی صرفاً جدا کردن دختران و پسران دانشجو از یکدیگر نیست بلکه هدف اصلی آن حاکم کردن روح معنوی و تلاش علمی در محیط دانشگاهی است.
آلیا با اشاره به اینکه افزایش تعداد دانشگاههای ویژه زنان فرصت بیشتری را برای دستیابی زنان جامعه به سطوح بالای علمی فراهم میکند، اضافه کرد: هماکنون بسیاری از خانوادهها تمایل دارند تا فرزندشان در دانشگاههای ویژه زنان تحصیل کنند، از این رو مشاهده میکنیم که تقاضای زیادی شده است تا دانشگاه الزهرا(س) شعبات خود را در سایر شهرهای کشور تأسیس کند.
عضو فراکسیون زنان مجلس ادامه داد: علاوه بر تأسیس دانشگاههای ویژه زنان راهاندازی بیمارستانهای تخصصی ویژه زنان نیز درخواست تعداد زیادی از مردم است چرا که آنها میخواهند تا تسهیلات تخصصی ویژه زنان ارائه شود.
وی درخصوص اسلامی شدن دانشگاهها عنوان کرد: هم اکنون در خصوص موضوع اسلامی شدن دانشگاهها سوء تفاهم بسیاری برای جوانان دانشجو ایجاد شده است؛ هدف اصلی اسلامی شدن دانشگاهها حاکم کردن فضای معنوی و علمی در محیط دانشجویی است.
برچسبها:
یه بنده خدا | 1:36 عصر - سه شنبه 90/11/11
این روزها دخترهای دانشگاه برای ارضا کردن مرض ها و هواو هوس هایشان اقدام به گذاشتن عکسهای نیمه لخت و گاه لخت خود درفیس بوک کرده اند. تاچندسال پیش شاهد کشف حجابشون بودیم و این روزها شاهد کشف لباسشون!! بعدشو نمیدونم والا قراره چیکارکنند. عقل من که بهش نمیرسه!!!!
بدختی اینه که آدرس نمایه ی خود را به پسرها یا بعضی از اساتید میدهند تا دیدن فرمایند. خب تبلیغاتهم در سطح لالیگاس!!!!!!!!
دخترانی که بی حجابی برایشان یک عقده شده است و نمیتوانند خود را در فضای واقعی ارضا کنندو نیمه لخت بگردند البته هرچند همین الان هم چندان وضیعیت خوبی ندارند وای به حال اینکه نیمه لخت هم بگردند.
اینجا دانشگاه مهد علم و فرهنگ یک جامعه… جایی که رسالتش تربیت نیروهای متخصص و متعهد برای این مملکت اسلامی است.
دخترانی که بابدترین پوشش و ارایشهای زننده به دانشگاه می آیند گویی دانشگاه را با شوی مد اشتباه گرفته اند و ازخلق خدا که هیچ از خود خداهم شرم ندارند و حیا و عفت را قی کرده اند و همه ی مسائل اخلاقی را زیرپا گذاشته اند.متاسفانه با این کار کسانی که اصلا نمیدانستند فیس بوک این خانه ی شیطان چیست و چطور استفاده میشود و چطور محیطی است حال حرفه ایی شده اند و عکس های خود را برای ملت به نمایش میگذارند.حتی گزارش شده است که یک عده آدم سودجو عکسها را برداشته و اقدام به پخش آنها با بولوتوث میکنند.گذاشتن کامنت های غیر اخلاقی برای یکدیگر و بعضا درخواست های شیطانی از مواردی است که باید برای آن تاسف خورد.این است دانشجوی جوان و علم آموز ما!! این است آن رسالتی که برعهده ی دانشجو ی جوان ما قرار دارد. خیلی از این الگوها متاسفانه از ماهواره و اینترنت نشات میگیرد و دختران هم احساساتی دچار این جوزدگی میشوند.
متاسفانه مسئولین دانشگاه هم طبق معمول خواب تشریف دارند.مسئولینی که افتخارشان این شده است که جلسه ی شورای فرهنگی میگیرند و قانون هایی وضع میکنند وپرینت آن راهم برای وزارت ارسال میکنند که اوضاع خوب است و این هم قانون های به تصویب رسیده ی ما!!! یا شایدم به قول یکی از دوستان مسئولین بدشون نمیاد اوضاع اینجوری باشه یا شایدم سرشون به کارهای بزرگ و کلان مشغوله مثلا …!!!که این کارها براشون بی اهمیته
دخترانی که اینقدر بی حیا و بی شرم شده اند که اقدام به خودفروشی خود کرده اند و یک بازار خودفروشی در دانشگاه راه انداخته اند. از آن طرف هم کم ادمهایی نیستند که از این فرصت استفاده نکنند،ازجمله بعضی از اساتید که در پستی مفصل به فساد اخلاقی اساتید دانشگاه خواهم پرداخت و یا پسرانی که غیرت را به تجاوز فروخته اند و خود را به دامهای شیطانی تن دادند. که باز در پستی دیگر به فسادهای اخلاقی دانشجویان در دانشگاه مفصلا خواهم پرداخت.
حال به نظر شما اینها میتوانند انقلاب اسلامی را بسازنند. انقلابی که خون هزاران شهید عزیز و پاک ریخته شده است و با جان و دل به دست امده است.
آیا این اقداماتی که در دانشگاه صورت میگیرد از روی رفتارهای بچه گانه است یا غرض ورزانه!؟
آیا بازهم باید بگوئیم به ظاهر نیست و به باطن است!؟
آیا این اقدامات هدفمندانه است یا کودکانه!؟
آیا وقت آن نشده است که مسئولین از خواب بیدار شوند و جلوی آن را بگیرند
اینها همه عکسهای دانشجویان دانشگاه…. در فیس بوک است.بیشتر از این از دانشگاه و نام آن نخواهم گفت چرا که دوست ندارم از تقدسش کم بشود
بماند که اینجا کجاست ولی یک زمانی بهترین اسطوره های زمان خود را تربیت کرد
سوپراستارهایی که یکی یکی پرمیزنند و میروند با تمام دردها و رنج هایی که چندین سال تحمل کرده اند.
دخترانی که نه دین میشناسند و نه دینداررا قبول دارند
نه خدارا قبول دارند و نه خود را
نه ظاهری دارند و نه باطنی
نه میبینند ونه میشنوند
نه میدانند و نه میخواهند بدانند
نه حقی میشناسند ونه حقی دارند
نه برای درس خواندن آمده اند و نه برای تولید علم
وگویی شیطان هم جلویشان لنگ می اندازد وشاگردی میکند.
——————————————————————————————————————
یک سینه درد موج میزند در دهان ما
———————————————————————
برچسبها:
یه بنده خدا | 1:16 عصر - سه شنبه 90/11/11
آن کس که کرد پیکر عریان خود عیان؟
گر این بُوَد رهایی انسان که ای گلی!
هر تنفروش گشته رها طبق این گمان
نشنیدهای تو ناله مردم ز خاک خود؟
ای گل! تو «مثل مادر» معصوممان بمان
عریانی تو عین اسیری برای توست
آزادیاش برای هوسهای هرزهشان
دیدم پس دو دیده عصیانگرت که بود
از ترس کودکانه تنهاییت نشان
ترسم که نام گل صفتت همچو لکهای
ممتد شود به ننگ به پیشانی زمان
بودی عزیز بین کسانت چه حیف شد
گشتی عروسک ید پنهان ناکسان
برچسبها:
یه بنده خدا | 5:55 عصر - دوشنبه 90/11/10